15 ماهگی
سلام عروسک نازم
تاخیر مامان رو برای آپ کردن وبلاگت ببخش یه سری مسائل پیش اومد که نتونسم بیام و برات بنویسم ...
این روز ها خیلی بازیگوش شدی و کلی کارای خطرناک میکنی ... تمام دندوناتم در اومده و تو این دو ماه و نیم خیلی برای در اومدنشون اذیت شدی ... الاهی مامان فدات شه که روز به روز داری بزرگ میشی ... تو این مدت کلی اتفاق افتاد ... هم بد هم خوب ... دلم میخواد فقط خوباشو برات بگم ... دختر خالم یه نینی تازه به دنیا آورد اسمش آقا پویان ... برای 15 ماهگیت خاله رویا و امیرعلی اومدن کیش و برای ماهگردتون کیک خریدیمو عکس انداختیم ... خیلی خوب بود فقط شما اصلا نذاشتی یه عکس خوب ازت بگیریم ... عشق من از 13 ماهگیت تا 15 ماهگیت 6 تا دندون در آوردی و تا الان هم دو تا دیگه در اومده دیگه جایی خالی توی لثه ات نمونده ... تو این مدت دوبار با هم رفتیم دریا یه بارم با بابایی رفتی کلی بهت خوش گذشت ... الاهی مامان قربونت بره برای 15 ماهگیت که بردمت خانه بهداشت وزنت 10 کلیو 100 گرم و قدت 80 سانتی متر ... خدارو شکر که همه چیز خوب بود و با دکترت هم تماس گرفتم راضی بود ... اینم عکس های این مدت:
دوست داری کفش هاتو تو خونه پات کنی و راه بری
اگر هم کفش هاتو پات نکنم دمپایی های مامان رو میپوشی و راه میری و کلی ذوق میکنی!
من و بابایی بی صبرانه منتظر حرف زدنتیم ... !
عاشقتیم نفسم